زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
با نقاب بسته هم محـشر کند ابــروی تو یک حرم دل دلربا سرگشته ی گیسوی تو تــا صدای نالــه آمد که عـمـو مُردم بیا همچنان باز شکاری تــاخـتم رو سوی تو ازسر زین گو چگونه برزمین افتاده ای جای نیزه از دو سو پیداست بر پهلوی تو از سرمرکب زدم دست عدوی بی حیا تاکه دیــدم بیـن مشتش کـاکــل گیسوی تو جنگ مغلوبه شده مـادر نگهدارت بود میرسد تنها ز زیــر ســم مرکب بــوی تو پا مکش برخاک کاری برنمی آید زمن میزنی پرپر خجــالت میکـشم از روی تو |